آموزشگاه زبان بلوار فردوس: آموزش و یادگیری در زمینه سوء استفاده از کودکان، غفلت و عوامل مرتبط با آن:رابطه بهداشت و آموزش و پرورش(1)

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای)

سنتر تخصصی آیلتس دکتر آرین کریمی

بلوار فردوس

 

آموزش و یادگیری در زمینه سوء استفاده از کودکان، غفلت و عوامل مرتبط با آن: رابطه بهداشت و آموزش پرورش

 

"پروانه نه ماه ها بلکه لحضه ها را می شمارد و وقت کافی دارد". کودک به این دلیل که یک موهبت طبیعی در درون او نهفته است که خیلی راحت یاد می گیرد، اما بزرگسالان چون ظالم هستند، موهبت های طبیعی را نادیده می گیرند و می گویند بچه ها باید با همان روشی که آموخته اند ، بیاموزند. ما بر تغذیه ذهنی اجباری اصرار داریم و درسهایمان به نوعی شکنجه تبدیل می شود. این یکی از ظالمانه ترین و بی فایده ترین اشتباهات انسان است. رهایی از طبیعت جسمی در رسیدن به سلامتی، از وجود اجتماعی در رسیدن به خوبی و از ما در رسیدن به عشق است".

 

رابیندرانات تاگور در مورد روند طبیعی و در عین حال چالش برانگیز دوران کودکی صحبت می کند. این ما را به سمت شناخت توانایی های  ذاتی کودکان فرا می خواند، که به راحتی با اعمال ظالمانه آموزشی می توانند به بیراهه بروند. آزادی نهایی زمانی اتفاق می افتد که به ما توانایی تحقق بخشیدن به استعدادها و توانایی های خود را بدهند.

 

برای بیش از یک  قرن است، پیشرفت های پزشکی، مانند تولید واکسن و آنتی بیوتیک، منجر به موافقت هایی در کاهش و جلوگیری از مرگ میر کودکان در سطح جهان شده است. در ایالات متحده،آمدن آموزش رسمی دولتی همزمان با ممنوعیت استفاده از کودکان در نیروی کار، از دیگر ویژگی های بهبود مشاهده شده در رفاه کودکان و رشد کلی اقتصادی است. با این وجود، کودکان در معرض ناملایمات بسیاری قرار دارند که رشد سالم و توانایی یادگیری آنها را تهدید می کند.تجارب توهین آمیز، غفلت و شاهد خشونت، چه در خانه، در اجتماع و چه در شبکه های اجتماعی امروز در جامعه بسیار گسترده است. فشار برای موفقیت تحصیلی و سازگاری با همسن و سالان برای فرزندان ما یک مبارزه و تلاش تکراری است. قاچاق بین المللی انسان که کودکان را هدف قرار می دهد ، افزایش یافته است. تهدیدهای مداوم برای رشد سالم انسان که با واکسن قابل پیشگیری نیست و یا با آنتی بیوتیک قابل درمان نیست، باید با تمرکز بر آموزش و یادگیری به عنوان یکی از مالفه های اصلی بهبود و رفاه، برطرف شود.

 

اگر با دقت به آن فکر کنیم، پیشرفت تحصیلی و کسب آموزش به اندازه دریافت واکسن برای سلامتی ما بسیار مهم است. این پدیده از نوجوانی آغاز می شود.به عنوان مثال در ایلات متحده ، پیشرفت تحصیلی و نتایج رفتارهای بهداشتی در میان دانش آموزان دبیرستان به شدت با هم مرتبط است. در مطالعاتی  بزرگسالان، درافرادی که کمتر از 12 سال تحصیلات دارند ، خطر ابتلا به بیماری، مرگ و میر زودرس، کاهش کیفیت زندگی، حبس، بیکاری، خطرات رفتاری م مشکلات اجتماعی ، در مقایسه با افرادی که 12 سال و یا بیشتر از آن تحصیل کره اند، افزایش یافته است(وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده، 2017).در سراسر جهان، توجه زیادی به ارزشی که آموزش در جامعه ارائه میدهد ، شده است و این ارزش از ثبات اقتصادی فراتر است. به عنوان مثال، در ایالات متحده، اتمام دبیرستان به منزله یم شاخص بهداشتی پیشرو برای افراد سالم در سلامت اجتماعی است، که این افزایش شاخص بر اساس دانش آموزانی است که با مدرک دبیرستان فارغ التحصیل می شوند.پیگیری های فکری از طریق یادگیری و آموزش از دارایی های مهمی است که می تواند بر سلامت فردی و رفاه اجتماعی تاثیر مثبت بگذارد.

 

بیشتر توجه ما به پیشرفت تحصیلی به عنوان یک تعیین کننده اجتماعی در سلامت ناشی از مطالعات روی جمعیت بالغ است. این تحقیقات حاصل تجربیات دوران کودکی ناخوشایند(ACE) بین 17000 عضو سازمان نگهداری سلامت بزرگسالان (HM) می باشد، همچنین نشان داد که سوء استفاده از کودکان، بی توجهی به عوامل استرس زای خانوادگی به پیامدهای طولانی مدت سلامتی، اجتماعی و رفتاری در نوجوانی دامن می زند و این مشکل در بزرگسالی ادامه خواهد داشت. با مطالعه بازماندگان بزرگسالاز کشگلات دوران کودکی، ما همچنین یاد گرفتیم که چگونه موفقیت تحصیلی به جسم و روانی سالم و مثبت کمک می کند.

 

کودکان و نوجوانان به دلیل قوانین تحصیل اجباری در مدارس، قسمت بهتری از زندگی خود را موسسات آموزش رسمی و دولتی می گذرانند. دانش آموزان 7 تا 14 سال که در وزارت همکاری اقتصاد و توسعه کشورها اقامت دارند به طور متوسط 6497 ساعت آموزشی اجباری دریافت می کنند. فقط در ایالات متحده، هر کودک سالانه نزدیک به 1200 ساعت در مدارس دولتی صرف می کند( وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده، 2017). زمان خیلی زیادی است برای یک جمعیت برای گذراندن آن در چنین محیطی، بنابراین، فرصت برای اطمینان از یادگیری موفقیت آمیز در یک محیطکغفلت یادگیری مثبت باید فعالانه از اوایل عمر شروع شود.

 

ارائه یادگیری موفقیت آمیز در بین فرزندان ما فراتر از تسلط بر ریاضیات، علوم و خواندن و نوشتن است و باید شامل رشد اجتماعی و عاطفی سالم باشد. محیط های یادگیری که فاقد ایمنی جسمی، حمایت عاطفی و اجتماعی، اعتماد، مراقبت و عشق و احترام بی قید و شرط هستند برای پاسخگویی به نیازهای کودکان آماده نخواهند شد. فقدان یک فضای یادگیری مناسب، آنها را در معرض خطر افت تحصیلی و سایر نتایج ناسازگار رفتاری و سلامتی در طول زندگی قرار می دهد.با این حال، ما می توانیم با ایجاد یک فضای مناسب در مدرسه از طریق چارچوب های مبتنی بر تحقیق مانند مداخلات رفتاری مثبت و پشتیبانی، تلاش کنیم تا به کودکان ایمنی، حمایت، اعتماد و عشق و احترام بی قید وشرط بدهیم(هورنر و سوگای،2015).

 

در حالی که هیچ کودکی مجبور به تحمل سختی نیست، اما این یک واقعیت است. تاثیر استرس و سختی های اولیه زندگی ، مغز در حال رشد ما را به توجه ویژه به نیازهای یادگیری و آموزشی فرزندان فراخوانده است. ما باید درک کنیم که افراد در موسسات یادگیری از پیش دبستانی تا دانشگاه مجموعه وسیعی از سوابق و تجربیات را بدست آورده اند.رفتارهایی مانند ، فرار از مدرسه، بی قراری در کلاس، ارتباط ضعیف، بی نظمی هیجانی از علائم استرس آسیب زا است(کول و همکاران،2005). به همین ترتیب، دیگر نمی توانیم از عواقب موذی کودک آزاری و از عوامل استرس زای مربوط به دوران کودکی چشم پوشی کنیم.

 

موضوع ویژه آموزش و یادگیری در زمینه کودک آزاری، غفلت و عوامل استرس زای مرتبط ، به ارائه تحقیقاتی اختصاص دارد که دانش و آگاهی ما را در مورد اهمیت یادگیری و فشار روانی که بر کودک وارد  می کند را افزایش می دهد. از همه مهمتر، این مسئله ویژه یک زمینه مورد نیاز را آشکار می کند: عواملی که می توانند از اوایل کودکی تا دانشگاه منجر به یادگیری مثبت و موفقیت در تحصیل حتی در برابر مشکلات شوند. بنابراین ،مسئله ویژه برای بررسی سوالات برنامه ریزی شد:عوامل موثر در یادگیری و مشکلات آموزشی چیست؟ چه عواملی منجر به یادگیری مثبت و نتایج آموزشی در برابر مشکلات می شود؟

 

فرای، فانگ، الیوت،کیسی،ژنگ،لی،فلوریان و مک کلاسکی مطالعه ای را ارائه می دهند که شامل یک بررسی سیستماتیک از 67 مطالعه و فراتحلیلی با استفاده از 43 مطالعه از 21 کشور است. آنها رابطه بین انواع مختلف خشونت در دوران کودکی را بر روی نتایج تحصیلی مانند ترک تحصیل، غیبت، پیشرفت تحصیلی،نتایج یادگیری و کلاسهای تقویتی تخمین می زنند.فونت و کیج در مطالعه خود ارتباط سوء استفاده فیزیکی و به ویژه تنبیه بدنی بر عملکرد مدرسه را برجسته می کنند. هاگبورگ، برگلوند و فهلک جنبه مهمی از موفقیت آموزشی، غیبت بیش از حد را بررسی کردند.آنها وقوع آزار جنسی، جسمی، عاطفی را گزارش می دهند. خشونت ، سوء استفاده و غفلت غالباٌ به رسمیت شناخته نمی  شوند و به محض بروز آن نمی توان از بین برده شود.همه این مطالب گفته شده بر اهمیت شناختن استرس آسیب زا به شکل خشونت، سوءاستفاده و غفلت نقش مهمی در ایجاد نابرابری در آموزش و پرورش دارند.

 

وان ورت، فالون، تروکلمه و کولین-وزینا توجه ما را بطور خاصی به غفلت آموزشی جلب می کنند. مطالعه آنها کاملاٌ تاکید می کند که محرومیت از یادگیری و فعالیتهای آموزشی متقابلاٌ از سایر موارد غفلت از کودکان جدا نیست، گر چه تعریف و ارزیابی آن اغلب دشوار است. ون ورت و همکاران، از طریق مطالعه خود، تمایز اساسی در مورد رشد و نمو و چگونگی آشکار شدن غفلت آموزشی، و همچنین نیاز به تحقیقات بیشتر برای مطالعه این نوع سوء رفتار در دوران کودکی در سایر زمینه ها و جمعیت ها ارائه می دهند.

 

دو مطالعه به طور خاص از روش های تحقیق کیفی برای درک عمیق و بهتر بکار رفته است.1) پرورش تجربه والدین با مدارس در آموزش و یادگیری کودکان برای مراقبت از آنها 2)پرورش تجارب کودکان با آرزو های آموزشی تحصیلات عالی. در اولین مطالعه، میرس، لی و مک ناتون در مورد شیوه تربیتی هفت خانواده که دارای 6 فرزند 5 تا 16 ساله بودند ،مصاحبه کردند، که آنها دارای ناتوانی تشخیص بودند. مطالعه کیفی آنها بینش و اهمیت شناخته شده پرورشی مشارکتهای قوی خانواده،مدرسه و همکاری بین تربیت والدین و موسسات آموزشی را فراهم می آورد. در مطالعه مورتون، بررسی های عمیق درمورد آنچه مانع یادگیری در بین دانشجویان دانشگاهی و اهمین درک اینکه چگونه مشکلات تنظیم عاطفی می توانند در یادگیری مثبت و حضور در کلاس دخالت کنند، را نشان داد. همچنین بیانگر این واقعیت است که بدرفتاری در دوران کودکی نه تنها بر آموزش و یادگیری در اوایل زندگی، بلکه در اواخر دوره بلوغ و بزرگسالی نیز تاثیرگذار است.

سه مقاله در این موضوع ویژه از نظرسنجی ملی رفاه کودکان و نوجوانان ایالات متحده به کار گرفته شده است. پانلیلیو، هاردن و هارینگ در ابتدای مطالعه کودکان 3 تا 5 ساله را در سهم تنظیم عاطفی و بی نظمی هیجانی از زبان و ارتباطات بوسیله پنچ موج مورد بررسی قرار دادند. مطالعه آنها این موضوع را روشن کرد که بهزیستی اجتماعی و عاطفی کودکان، عامل مهمی در یادگیری و موفقیت آموزشی است.